نوشته اصلی توسط
خانم دکتر اینده
سلام
دلم شکسته ....خیلی نیاز به حرف زدن دارم ....اما
مادر مامانم یه زن امروزی با کلاس تقریبا 55 ساله هستش که مشکلات زیادی تو زندگی داشته ......اون نسبت به من حسادت میکنه ...دخترش که خاله ی من باشه چون پشته کنکوره یه چند سالیه اما من بضرب وارد دانشگاه شدم....نسبت به رابطه ی خوب من با مامانم حسادت میکنه ...تازگی ها هم مامانم را نسبت بهم بد بین کرده...جرات نمیکنم جلوی مامانم گوشی دست بگیرم
رابطه ی منو خالم را بهم زده...............داییم را نسبت بهم.................................واااا بین منو بقیه ی نوه هاش فرق میگذاره میره سفر و تنها واسه من سوغات نمیاره
من خودم به عنوان مشاور دارم قاط میزنم که باید چکار کنم
یکبار کم محلی میکنم چشم میپوشونم ...نمیشه
یکبار جوابش رو میدم میبینم ....باز نمیشه
تنها راهی که تو فکرشم اینه که میخام براش یه پیام خداحافظی بدم نظر شما چیه؟؟؟؟